پسر نازم متين

روز زميني شدن تو عزيزم پسرم عشقم متين

سلام مامان جان متينم فكر كنم انشالله اين آخرين مطلبيه كه تو دل ماماني برات مينويسم قربون شكل ماهت بشم مننننننن ، دلم واسه حركات نازت زير پوست وجودم تنگ ميشه مامان جون، خدا ميدونه چه حالي دارم، دارم خودمو واسه ديدنت آماده ميكنم فقط از خداي مهربون ميخوام كه سالم باشي ماماني و قدم رو چشم من و بابا بذاري نفسممممم فردا ساعت ٧ بايد بيمارستان كيش باشيم ماماني تو دلم ميريم انشالله تو بغلم برميگرديم خونه بسلامتي تا اين موقع انشالله ديگه به اميدخدااااا تو بغل من و بابايي خوشگلمممممم خدايا خودت بهمون داديش خودتم حفظش كن برامون، بهم آرامش بده تا فردا صبح بتونم آماده باشم واسه پذيرايي از فرشته آسموني كه انشالله به خواستت زميني و تو بغليه ما كني ...
15 شهريور 1393

بدون عنوان

😘😘😘😘😘😘😘😘💋💋💋💋💋💋💋💋 سلام پسر نازممممممم متيني قربون شكلت بشه مامان كه اون هفته رفتيم سونو گرافي ماماني تا از سلامت شما با خبر شيم  البته تنها بودم پسركم فقط من تو  😘❤️❤️❤️👌❤️🙈🙉🙊😘😘😘😘 كه خدارو شكر همه جيز خوب بود تو هفته ٣٥+٣ روز وزنت ٣٢٠٠ و وضعيت سفاليك و همه چي خدارو شكر نرمال نرمال برد عزيز دل مادررررررررر حالا از امروز كه شما ٣٦+١ روز هستا تا به تو بغل اومدنت پيش مامان و بابا محمد تقريبا ٣ هفته البته كمتر مونده👏👏👏👏👼👼👼💏💑👯👯👯👯 هورااااااااا خيلي ما خوشحاليمپسرم كه لحظه ديدار داره روز  روز نزديكتر ميشه و تو خانواده مارو ٣ نفري ميكني عزيزكممممممم   راستي متينممممم دو هفته اي ميشه كه ماماني آذر و دختر عمو اكبر خدابيامورزشقا...
27 مرداد 1393

نزديك به آخراي راه

سلام  ماماني متينممممممممممم،  پسر قشنگم اين هفته مامان رفتيم دكتر و خدارو شكر همه چيزت عالي بود پسرم و شما تو هفته ٣٢ هستي و مشگلي نيست جز كمخونيه مامان كه خيلي بهم استرس ميده اما دكتر گفت حالم به لطف خدا بهتره و نگران نباشم قربووووووووونت بشم عزيزمممممممممممممممم راستي يكسري هم برات با پارچه نمدي وسايل درست كردم كه ايشالله بزنم تو اتاقت قشنگم   ...
1 مرداد 1393

هفته ٣٠ متين نازممممم

سلاااام مامانييييي قربون شكلت بشه مامان آخ كه چقدر دلم ميخواد اين روزهاي پر درد تموم شه و تورو تو بغلم بگيرم مامانيييييي  امروز سي هفته و دو روز از بودن شما تو دل ماماني ميگذره عشق قشنگمممممم آخ خدايا شكرتتتتت متينم پسر نازم خيلي وقته مامان ميخوام بيام برات مطلب بنويسم پسرم اما خوب كارها وتبليا و دردام نميذاره زياد بيام اينجا عزيز دل مادر آخه ميدوني خيلي تو اين مدت مسايل پيش اومده مامان به خاطر بارداري سنگ كليه گرفته و كلي درد داره اما خوب فدااااااااااااي يه تار موت مامانمممممممممم  حالا ديگه مامان زياد نمونده ايشالله تا ٨ هفته ديگه ايشالله بحق علي سالم و سلامت مياي تو بغل مامان و بابا عاشقتممممممم پسرم راستي خيلي شيطون شدي...
14 تير 1393

روزهاي كنار ماماني و دايي رضا

سلاااااااااااااام ماماني متينمدورت بگرده عزيز دلمممممم قربون اون حركاتت بشم كه روز و شب و نصفه شب و هميييييييشه تو دل مامان شادي و ذوق براش ميارههههه، خيلي دوست دارم پسرم، راستي الآن يك هفته است كه ماماني آذر و دايي رضاي مهربونت اومدن پيش ما تا تنها نباشييييم، بعدشم رفتيم كلييييييي واسه شما خريداي خوشگل و ناز كرديمممممم لباسو پتو و جغجغه و چيزاي ديگه اوووووووووم واي كه نميدوني چقدر بيتابم تا تو بغلم سالم و سر حال بگيرمتو لباساي نازتو تنت كنم عشق مامان   ...
24 خرداد 1393

اولين ضربه به بابايي محمد

سلام متين خان گلممممممممم، ماماني امروز خيلي شيطون شده بوديااااااا بعد از ناهار كه هميييينطوووور داشتي تو دل مامان بازي ميكردي، به بابايي محمدت گفتم بيا دستت رو بذار ببين پسمليت داره چيكااااار ميكنهههههه خلاصه تا بابا دستشو گذاشت رو دل مامانننن يهووووووو يه ضربه خيييييلي محكممم براي اوليييين بار زدي تو دست باباييييييي عاشقتيممممم من بابا محمد پسرمممممممممممممممم  الهي هر چي زودتر اين سه ماه باقي مونده هم بسلامتي ماماني تموم شه و شما بياي تو بغل مامان و بابا كه يه عالمههههههههه دوست داريم و دلمون ميخواد شكل مثل ماهتو ببينيم قربوووون اون اندام نازت بشه مامان پسرمممممم راستي ديروز ٦ ماهمون تموم شد رفتييييم تو ماه ٧ هورااااااااااا &...
14 خرداد 1393

خريد اوللللللل

   سلام خوشگل مامانننننننن، امروز خيلي روز قشنگي بود مثل همه روزهايي كه تو دلمي عزيزكممممممم ، عصري بعد رفتن بابا به سركار شروع كردم باهات حرف زدن و دستمو گذاشتم رو دلمو تو كاملاً انگار متوجه ميشدي و هي ضربه ميزدي به دست مامان، قررررررربونتتتتتتت بشم مامانييييييييييي ، بعدشم خاله سحر( دوست جونيه مامان كتي) اومد با ماشين دنبالم و رفتيم با هم مركز تجاري و يه سري وسايل قيمت كرديم و يه سري شيشه برات خريدم جيگرمممممم اما نميتونم برات عكسشو بذارم چون با آيپد لوود نميشه عكسا  ، اما عيبي تداره جوجوووووووووم خيلي دوست دارم مامانيييي خدا پشت و پناهت مامانمممممممممممم ...
12 خرداد 1393

يك شب من و متينم

سلاااااااام دوباره مامانم قربونت بشم امشبم يك شب ديگه مثل شبهاي ديگه است كه من و تو عشقم تنهاييم و بابايي هنوز از سر كار نيومده، خيلي دلم ميخواد زودتر تو بغلم بگيرمت عشقممممممم   الهي كه به موقع و سالم بياي تو بغل مامان و بابايي، آخخخخخ نميدوني كه چقدرررررررر حس خوبي داره وقتي تو دل مامان تكون ميخوري و دست و پا ميزني و به اصتلاح خودم فوتتتتبال بازي ميكني فقط خدارو شكر ميكنم ماماني كه يك همچين حس خوبي و تورو بهم داده عزييييييييييز دلممممممم ...
8 خرداد 1393